آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان
|
زنگ من 2 ((ملیکا))♥♥♥
در زنگ وبلاگ همه چی را ملاحظه فرمایید♥♥♥
یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:, :: 13:1 :: نويسنده : ملیکا محمدی
سلام به همگی، متاسفم که 2 و 3 ماه بود که اصلا نیومده بودم! بله دیگه پس این مطلب ویژش
بقیه ادامه مطلب... ادامه مطلب ... 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
دوستان عزیز یه چند وقتی میشه که من تو این وبلاگ نمی آم ولی برای جبران این هم قصه البته چند داستان کوتاه و زیبا♥♥♥ختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد. معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است که نهنگ بتواند یک آدم را ببلعد زیرا با وجودى که پستاندار عظیمالجثهاى است امّا حلق بسیار کوچکى دارد. دختر کوچک پرسید: پس چطور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟ معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است. دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس مىپرسم. معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود چى؟ دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید. ***************************************** یک روز یک دختر کوچک در آشپزخانه نشسته بود و به مادرش که داشت آشپزى مىکرد نگاه مىکرد.. ناگهان متوجه چند تار موى سفید در بین موهاى مادرش شد. از مادرش پرسید: مامان! چرا بعضى از موهاى شما سفیده؟ مادرش گفت: هر وقت تو یک کار بد مىکنى و باعث ناراحتى من مىشوی، یکى از موهایم سفید مىشود. دختر کوچولو کمى فکر کرد و گفت: حالا فهمیدم چرا همه موهاى مامان بزرگ سفید شده! ************************************ عکاس سر کلاس درس آمده بود تا از بچههاى کلاس عکس یادگارى بگیرد. معلم هم داشت همه بچهها را تشویق میکرد که دور هم جمع شوند. معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سالها بعد وقتى همهتون بزرگ شدید به این عکس نگاه کنید و بگوئید : این احمده، الان دکتره. یا اون مهرداده، الان وکیله. یکى از بچهها از ته کلاس گفت: این هم آقا معلمه، الان مرده. *********************************************** معلم داشت جریان خون در بدن را به بچهها درس مىداد. براى این که موضوع براى بچهها روشنتر شود گفت بچهها! اگر من روى سرم بایستم، همان طور که مىدانید خون در سرم جمع مىشود و صورتم قرمز مىشود. بچهها گفتند: بله معلم ادامه داد: پس چرا الان که ایستادهام خون در پاهایم جمع نمىشود؟ یکى از بچهها گفت: براى این که پاهاتون خالى نیست. *********************************************** بچهها در ناهارخورى مدرسه به صف ایستاده بودند. سر میز یک سبد سیب بود که روى آن نوشته بود: فقط یکى بردارید. خدا ناظر شماست. در انتهاى میز یک سبد شیرینى و شکلات بود. یکى از بچهها رویش نوشت: هر چند تا مىخواهید بردارید! خدا مواظب سیبهاست 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
روی این آدرس که آبی هست کلیک کنید و بازی کنید و جایزه بگیرید ![]() 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
این دفعه تو وبلاگم درباره ی خودم حرف میزنم اصلا میدونین دیروز یادم رفته بود وبلاگ هم دارم ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
۱۲ بهمن روز ورود روحالله خمینی به ایران در اینروز بزرگترین استقبال تاریخ در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از آیتالله خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۵۰ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. خمینی پس از ورود به فرودگاه و ایراد سخنرانی طبق برنامهای که از قبل تنظیم شده بود عازم بهشت زهرا شد…
خمینی در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را ایراد نمود. ساعت ۹ بامداد روز شنبه ۱۴ بهمن در محل مدرسه شماره ۲ علوی یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور قریب به سیصد خبرنگار ایرانی و خارجی برگزار شد که در آن ابتدا خلاصهای از نظریات آیتالله خمینی خوانده شد؛ سپس سوالات خبرنگاران آغاز گردید که خلاصهای از پاسخ خمینی به این شرح بود: خمینی در روز ۱۶ بهمن طی فرمانی مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر موقت تعیین و معرفی کرد. عصر همان روز در سالن سخنرانی مدرسه علوی یک مصاحبه مطبوعاتی بینالمللی ترتیب داده شد، در این جلسه بازرگان برنامه و وظایف دولت موقت را تشریح کرد و افزود برگزاری همه پرسی درباره تغییر رژیم، برگزاری انتخابات مجلس موسسان و انجام انتخابات مجلس از وظایف این دولت است. راهپیمایی ۱۹ بهمن روز نوزدهم بهمن ماه بزرگترین راه پیمایی انقلاب صورت گرفت. در قطعنامه پایانی راه پیمایی نخست وزیری مهدی بازرگان توسط تظاهرکنندگان تایید شد. در روز ۲۰ بهمن ماه که مصادف با روز جمعه بود، مردم در دانشگاه تهران اجتماع کرده بودند تا سخنرانی رییس دولت موقت را استماع نمایند. در همین هنگام در غرب تهران درگیری شدیدی صورت گرفت؛ عده زیادی از افراد گارد شاهنشاهی به پادگان همافران نیروی هوایی حمله بردند و به محض آغاز درگیری آنان عده زیادی از جوانان وابسته به جناحهای مختلف به نفع همافران وارد صحنه درگیری شدند. این درگیری خونین دهها نفر کشته و مجروح بر جای گذاشت ولی در نهایت همافران توانستند حلقه محاصره نیروهای گارد را بشکنند. روز بیست و یکم بهمن ماه روز نبرد مسلحانه همه جانبه مردم و نیروهای دولتی بود. درگیری خونین مردم و لشگر گارد در این روز به اوج خود رسید؛ و جنگ تانکها با مردم مسلح باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. آیتالله خمینی تهدید کرد در صورت عدم جلوگیری از کشتار لشگر گارد حکم جهاد خواهد داد.در اینروز چندین کلانتری توسط گروههای مسلح مردمی تسخیر شدند که در نتیجه آن مقادیر زیادی اسلحه به دست مردم افتاد. در همین روز فرمانداری نظامی تهران اعلامیه شماره ۴۰ را انتشار داد؛ بموجب این اعلامیه رفت و آمد مردم از ساعت ۱۶:۳۰ تا ۵ بامداد ممنوع اعلام شد. در پی اعلامیه مزبور اعلامیه دیگری صادر و منع عبور و مرور تا ساعت ۱۲ بامداد تمدید شد. مردم عملاً مقررات حکومت نظامی را باطل ساختند و تا صبح در خیابانها با ایجاد حریق و راه بندانهای متعدد مانع حرکت قوای نظامی میشدند. در این روز به ترتیب زندان اوین، ساواک، سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورای ملی، شهربانی، ژاندارمری و ساختمان زندان کمیته مشترک به تصرف مردم در آمد.در تسخیر شهربانی سپهبد رحیمی فرماندار نظامی تهران به دست انقلابیون مسلح افتاد. پادگان باغشاه و دانشکده افسری، دبیرستان نظام، زندان جمشیدیه، پادگان عشرت آباد و پادگان عباس آباد یکی پس از دیگری تسلیم شدند و آخرین مرکزی که به تصرف درآمد رادیو و تلویزیون بود ساعت ۱۰ بامداد روز ۲۲ بهمن شورای فرماندهان نیروهای مسلح در ستاد مشترک تشکیل گردید. نظامیان حاضر در جلسه عبارت بودند از: عباس قره باغی، جعفر شفقت، حسین فردوست، هوشنگ حاتم، ناصر مقدم، عبدالعلی نجیمی، احمدعلی محققی، عبدالعلی بدرهای، امیرحسین ربیعی، کمال حبیب اللهی، عبدالمجید معصومی، جعفر صانعی، اسدالله محسن زاده، حسین جهانبانی، محمد کاظمی، خلیل بخشی آذر، علی محمد خواجه نوری، پرویز امینی افشار، امیر فرهنگ خلعتبری، محمد فرزام، جلال پژمان، منوچهر خسروداد، ناصر فیروزمند، موسی رحیمی لاریجانی، محمد رحیمی آبکناری و رضا وکیلی طباطبایی.ریاست شورای عالی ارتش بر عهده عباس قره باغی بود. پس از گزارش فرماندهان نیروها از وضعیت موجود بحث پیرامون همبستگی ارتش با مردم آغاز شد؛ اکثرا موافقت خود را اعلام نمودند و سرانجام اعلامیهای مبنی بر بی طرفی ارتش تهیه و بامضا رسید. پس از تصمیم شورای عالی، ساعت یک بعد از ظهر خبر تصمیم شورای عالی ارتش در اختیار رادیو و تلویزیون گذاشته شد. رادیو ایران برنامه عادی خود را قطع و اعلامیه را قرائت کرد. لحظهای بعد نیروهای انقلاب محوطه صدا و سیما را تصرف نمودند و خبر سقوط رژیم سلطنتی پهلوی از صدا و سیما اعلام شد. هرساله در طول دهه فجر مراسم و یادبودهای زیادی توسط دولت و طرفداران نظام جمهوری اسلامی انجام می گیرد. برخی از این مراسم که معمولا با بودجه های سنگین دولتی و سازمانی برگزار می شود در ادارات دولتی، وزارتخانه ها، مدارس، و خیابان ها انجام می گیرد. صدا و سیما معمولا به پخش آهنگ انقلابی و تصاویر منتخب روزهای انقلاب ۱۳۵۷ ایران می پردازد. همچنین جشنواره فجر که بزرگترین جشنواره دولتی فیلم، تئاتر و موسیقی ایران است معمولا در طول دهه فجر برگزار می شود. در مدارس کودکان کلاسهای درس را با نوارهای رنگی، پرچم و عکس روحالله خمینی و سیدعلی خامنهای تزئین میکنند. 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
17- سورة الإسراء ( آیات 1 تا 50 )
بسم الله الرحمن الرحيم
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ البَصِيرُ (1) وَآتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ أَلاَّ تَتَّخِذُواْ مِن دُونِي وَكِيلاً (2) ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كَانَ عَبْداً شَكُوراً (3) وَقَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً كَبِيراً (4) فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَاداً لَّنَا أُوْلِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّيَارِ وَكَانَ وَعْداً مَّفْعُولاً (5) ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَأَمْدَدْنَاكُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَجَعَلْنَاكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً (6) إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِيَسُوؤُواْ وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِيراً (7) عَسَى رَبُّكُمْ أَن يَرْحَمَكُمْ وَإِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا وَجَعَلْنَا جَهَنَّمَ لِلْكَافِرِينَ حَصِيراً (8) إِنَّ هَـذَا الْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً كَبِيراً (9) وأَنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَاباً أَلِيماً (10) وَيَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً (11) وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلاً (12) وَكُلَّ إِنسَانٍ أَلْزَمْنَاهُ طَآئِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَنُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ كِتَاباً يَلْقَاهُ مَنشُوراً (13) اقْرَأْ كَتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً (14) مَّنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً (15) وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُواْ فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيراً (16) وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِن بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرَاً بَصِيراً (17) مَّن كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاء لِمَن نُّرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاهَا مَذْمُوماً مَّدْحُوراً (18) وَمَنْ أَرَادَ الآخِرَةَ وَسَعَى لَهَا سَعْيَهَا وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ كَانَ سَعْيُهُم مَّشْكُوراً (19) كُلاًّ نُّمِدُّ هَـؤُلاء وَهَـؤُلاء مِنْ عَطَاء رَبِّكَ وَمَا كَانَ عَطَاء رَبِّكَ مَحْظُوراً (20) انظُرْ كَيْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَكْبَرُ تَفْضِيلاً (21) لاَّ تَجْعَل مَعَ اللّهِ إِلَـهاً آخَرَ فَتَقْعُدَ مَذْمُوماً مَّخْذُولاً (22) وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيماً (23) وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً (24) رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِينَ غَفُوراً (25) وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلاَ تُبَذِّرْ تَبْذِيراً (26) إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً (27) وَإِمَّا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاء رَحْمَةٍ مِّن رَّبِّكَ تَرْجُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلاً مَّيْسُوراً (28) وَلاَ تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلاَ تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَّحْسُوراً (29) إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيراً بَصِيراً (30) وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُم إنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْءاً كَبِيراً (31) وَلاَ تَقْرَبُواْ الزِّنَى إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاء سَبِيلاً (32) وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَاناً فَلاَ يُسْرِف فِّي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُوراً (33) وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْيَتِيمِ إِلاَّ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْؤُولاً (34) وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذا كِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (35) وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولـئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً (36) وَلاَ تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّكَ لَن تَخْرِقَ الأَرْضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولاً (37) كُلُّ ذَلِكَ كَانَ سَيٍّئُهُ عِنْدَ رَبِّكَ مَكْرُوهاً (38) ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلاَ تَجْعَلْ مَعَ اللّهِ إِلَهاً آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُوماً مَّدْحُوراً (39) أَفَأَصْفَاكُمْ رَبُّكُم بِالْبَنِينَ وَاتَّخَذَ مِنَ الْمَلآئِكَةِ إِنَاثاً إِنَّكُمْ لَتَقُولُونَ قَوْلاً عَظِيماً (40) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِي هَـذَا الْقُرْآنِ لِيَذَّكَّرُواْ وَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ نُفُوراً (41) قُل لَّوْ كَانَ مَعَهُ آلِهَةٌ كَمَا يَقُولُونَ إِذاً لاَّبْتَغَوْاْ إِلَى ذِي الْعَرْشِ سَبِيلاً (42) سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يَقُولُونَ عُلُوّاً كَبِيراً (43) تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً (44) وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَاباً مَّسْتُوراً (45) وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْراً وَإِذَا ذَكَرْتَ رَبَّكَ فِي الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُوراً (46) نَّحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَسْتَمِعُونَ بِهِ إِذْ يَسْتَمِعُونَ إِلَيْكَ وَإِذْ هُمْ نَجْوَى إِذْ يَقُولُ الظَّالِمُونَ إِن تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَّسْحُوراً (47) انظُرْ كَيْفَ ضَرَبُواْ لَكَ الأَمْثَالَ فَضَلُّواْ فَلاَ يَسْتَطِيعْونَ سَبِيلاً (48) وَقَالُواْ أَئِذَا كُنَّا عِظَاماً وَرُفَاتاً أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقاً جَدِيداً (49) قُل كُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِيداً (50)
22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
پاك و منزه است خدايى كه بندهاش را در يك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -كه گرداگردش را پربركت ساختهايم- برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم؛ چرا كه او شنوا و بيناست. (1) ما به موسى كتاب آسمانى داديم؛ و آن را وسيله هدايت بنى اسرائيل ساختيم؛ (و گفتيم:) غير ما را تكيهگاه خود قرار ندهيد! (2) اى فرزندان كسانى كه با نوح (بر كشتى) سوار كرديم! او بنده شكرگزارى بود. (شما هم مانند او باشيد، تا نجات يابيد!) (3) ما به بنى اسرائيل در كتاب (تورات) اعلام كرديم كه دوبار در زمين فساد خواهيد كرد، و برترىجويى بزرگى خواهيد نمود. (4) هنگامى كه نخستين وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پيكارجوى خود را بر ضد شما ميانگيزيم (تا شما را سخت در هم كوبند؛ حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانهها را جستجو مىكنند؛ و اين وعدهاى است قطعى! (5) سپس شما را بر آنها چيره مىكنيم؛ و شما را به وسيله داراييها و فرزندانى كمك خواهيم كرد؛ و نفرات شما را بيشتر (از دشمن) قرارمىدهيم. (6) اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مىكنيد؛ و اگر بدى كنيد باز هم به خود مىكنيد. و هنگامى كه وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت كه) آثار غم و اندوه در صورتهايتان ظاهر مىشود؛ و داخل مسجد (الاقصى) مىشوند همان گونه كه بار اول وارد شدند؛ و آنچه را زير سلطه خود مىگيرند، در هم مىكوبند. (7) اميد است پروردگارتان به شما رحم كند! هرگاه برگرديد، ما هم بازمىگرديم؛ و جهنم را براى كافران، زندان سختى قرار داديم. (8) اين قرآن، به راهى كه استوارترين راههاست، هدايت مىكند؛ و به مؤمنانى كه اعمال صالح انجام مىدهند، بشارت مىدهد كه براى آنها پاداش بزرگى است. (9) و اينكه آنها كه به قيامت ايمان نمىآورند، عذاب دردناكى براى آنان آماده ساختهايم. (10) انسان (بر اثر شتابزدگى)، بديها را طلب مىكند آن گونه كه نيكيها را مىطلبد؛ و انسان، هميشه عجول بوده است! (11) ما شب و روز را دو نشانه توحيد و عظمت خود قرار داديم؛ سپس نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنىبخش ساختيم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبيد (و به تلاش زندگى برخيزيد)، و عدد سالها و حساب را بدانيد؛ و هر چيزى را بطور مشخص و آشكار، بيان كرديم. (12) و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آويختهايم؛ و روز قيامت، كتابى براى او بيرون مىآوريم كه آن را در برابر خود، گشوده مىبيند! (اين همان نامه اعمال اوست!) (13) (و به او مىگوييم:) كتابت را بخوان، كافى است كه امروز، خود حسابگر خويش باشى! (14) هر كس هدايت شود، براى خود هدايت يافته؛ و آن كس كه گمراه گردد، به زيان خود گمراه شده است؛ و هيچ كس بار گناه ديگرى را به دوش نمىكشد؛ و ما هرگز (قومى را) مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كرده باشيم (تا وظايفشان را بيان كند.) (15) و هنگامى كه بخواهيم شهر و ديارى را هلاك كنيم، نخست اوامر خود را براى «مترفين» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بيان مىداريم، سپس هنگامى كه به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات يافتند، آنها را به شدت درهم مىكوبيم. (16) چه بسيار مردمى كه در قرون بعد از نوح، زندگى مىكردند؛ (و طبق همين سنت،) آنها را هلاك كرديم! و كافى است كه پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه، و نسبت به آن بيناست. (17) آن كس كه (تنها) زندگى زودگذر (دنيا) را مىطلبد، آن مقدار از آن را كه بخواهيم -و به هر كس اراده كنيم- مىدهيم؛ سپس دوزخ را براى او قرار خواهيم داد، كه در آتش سوزانش مىسوزد در حالى كه نكوهيده و رانده (درگاه خدا) است. (18) و آن كس كه سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و كوشش كند -در حالى كه ايمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (19) هر يك از اين دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و كمك مىدهيم؛ و عطاى پروردگارت هرگز (از كسى) منع نشده است. (20) ببين چگونه بعضى را (در دنيا بخاطر تلاششان) بر بعضى ديگر برترى بخشيدهايم؛ درجات آخرت و برتريهايش، از اين هم بيشتر است! (21) هرگز معبود ديگرى را با خدا قرار مده، كه نكوهيده و بىيار و ياور خواهى نشست! (22) و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستيد! و به پدر و مادر نيكى كنيد! هرگاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو! (23) و بالهاى تواضع خويش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همانگونه كه آنها مرا در كوچكى تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» (24) پروردگار شما از درون دلهايتان آگاهتر است؛ (اگر لغزشى در اين زمينه داشتيد) هر گاه صالح باشيد (و جبران كنيد) او بازگشتكنندگان را مىبخشد. (25) و حق نزديكان را بپرداز، و (همچنين حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذير مكن، (26) چرا كه تبذيركنندگان، برادران شياطينند؛ و شيطان در برابر پروردگارش، بسيار ناسپاس بود! (27) و هرگاه از آنان ( مستمندان) روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشايشى در كارت پديد آيد و به آنها كمك كنى)، با گفتار نرم و آميخته با لطف با آنها سخن بگو! (28) هرگز دستت را بر گردنت زنجير مكن، (و ترك انفاق و بخشش منما) و بيش از حد (نيز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گيرى و از كار فرومانى! (29) به يقين، پروردگارت روزى را براى هر كس بخواهد، گشاده يا تنگ مىدارد؛ او نسبت به بندگانش، آگاه و بيناست. (30) و فرزندانتان را از ترس فقر، نكشيد! ما آنها و شما را روزى مىدهيم؛ مسلما كشتن آنها گناه بزرگى است! (31) و نزديك زنا نشويد، كه كار بسيار زشت، و بد راهى است! (32) و كسى را كه خداوند خونش را حرام شمرده، نكشيد، جز بحق! و آن كس كه مظلوم كشته شده، براى وليش سلطه (و حق قصاص) قرار داديم؛ اما در قتل اسراف نكند، چرا كه او مورد حمايت است! (33) و به مال يتيم، جز به بهترين راه نزديك نشويد، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا كنيد، كه از عهد سؤال مىشود! (34) و هنگامى كه پيمانه مىكنيد، حق پيمانه را ادا نماييد، و با ترازوى درست وزن كنيد! اين براى شما بهتر، و عاقبتش نيكوتر است. (35) از آنچه به آن آگاهى ندارى، پيروى مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسؤولند. (36) و روى زمين، با تكبر راه مرو! تو نمىتوانى زمين را بشكافى، و طول قامتت هرگز به كوهها نمىرسد! (37) همه اينها گناهش نزد پروردگار تو ناپسند است. (38) اين (احكام)، از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى فرستاده؛ و هرگز معبودى با خدا قرار مده، كه در جهنم افكنده مىشوى، در حالى كه سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود! (39) آيا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزيده است؟! شما سخن بزرگ (و بسيار زشتى) مىگوييد! (40) ما در اين قرآن، انواع بيانات مؤثر را آورديم تا متذكر شوند! ولى (گروهى از كوردلان،) جز بر نفرتشان نمىافزايد. (41) بگو: «اگر آنچنان كه آنها مىگويند با او خدايانى بود، در اين صورت، (خدايان) سعى مىكردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پيدا كنند.» (42) او پاك و برتر است از آنچه آنها مىگويند، بسيار برتر و منزهتر! (43) آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند، همه تسبيح او مىگويند؛ و هر موجودى، تسبيح و حمد او مىگويد؛ ولى شما تسبيح آنها را نمىفهميد؛ او بردبار و آمرزنده است. (44) و هنگامى كه قرآن مىخوانى، ميان تو و آنها كه به آخرت ايمان نمىآورند، حجاب ناپيدايى قرارمىدهيم؛ (45) و بر دلهايشان پوششهايى، تا آن را نفهمند؛ و در گوشهايشان سنگينى؛ و هنگامى كه پروردگارت را در قرآن به يگانگى ياد مىكنى، آنها پشت مىكنند و از تو روى بر مىگردانند. (46) هنگامى كه به سخنان تو گوش فرامىدهند، ما بهتر مىدانيم براى چه گوش فرا مىدهند؛ (و همچنين) در آن هنگام كه با هم نجوا مىكنند؛ آنگاه كه ستمگران مىگويند: «شما جز از انسانى كه افسون شده، پيروى نمىكنيد!» (47) ببين چگونه براى تو مثلها زدند! در نتيجه گمراه شدند، و نمىتوانند راه حق را پيدا كنند. (48) و گفتند: «آيا هنگامى كه ما، استخوانهاى پوسيده و پراكندهاى شديم، دگر بار آفرينش تازهاى خواهيم يافت؟!» (49) بگو: «شما سنگ باشيد يا آهن، (50) 22 فروردين 1392برچسب:, :: 14:40 :: نويسنده : ملیکا محمدی
شعر 22 بهمن
دل رمیده ما را قرار میآید سر از افق بدرآورد صبح آزادی سرود فتح و ظفر زین دیار میآید بیا که شد سپری دوره تباهیها زمان سروری و اقتدار میآید گریخت ظالم و برچیده شد بساط ستم نهال حق و عدالت به بار میآید بیا که گر رود اهریمن از وطن بیرون فرشته از طرف کردگار میآید خوش آمدی به وطن مقدمت گرامیباد صدای هلهله از هر گذار میآید ![]() یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : ملیکا محمدی
صفحه قبل 1 صفحه بعد |
|||||||||||||||||
![]() |